سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سیر مطالعاتی کتب استاد شهید مرتضی مطهری
گالری تصاویر

بازدید : مرتبه
تاریخ : پنج شنبه 90/3/12

شهید آیت الله مطهری در ابتدای نقدهای کوتاهی که بر جزوه اسلام شناسی دکتر شریعتی نوشته (الآن به صورت کتاب درآمده)، در رابطه با غالب آثار دکتر چنین یادآور می شود:

«این جزوه مانند غالب نوشته های نویسنده، از نظر ادبی و هنری، اعلی و از نظر علمی، متوسط است و از نظر فلسفی، کمتر از متوسط و از نظر دینی و اسلامی، صفر است».

استاد مطهری و روشنفکران-ص??

شهید آیت الله مطهری در نامه معروف خود به حضرت امام چنین می نویسد:

«خوب است اطلاع داشته باشید که پس از مذاکره با بعضی دوستان مشترک، قرار بر این شد که بنده دیگر درباره مسائلی که به شخص او مربوط می شد، از قبیل صداقت داشتن و صداقت نداشتن و از قبیل التزامات عملی سخن نگویم، ولی انحرافاتی را که در نوشته های او هست، به صورت خیرخواهانه -و نه خصمانه- تذکر دهم؛ ولی اخیراً می بینم گروهی که عقیده و علاقه درستی به اسلام ندارند و گرایش های انحرافی دارند با دسته بندی های وسیعی در صدد این هستند که از او بتی بسازند که هیچ مقام روحانی جرئت اظهار نظر در گفته های او را نداشته باشد... در ماه های آخر عمر شریعتی، بنده مکرر به وسیله اشخاص مختلف به او پیغام دادم که در نوشته های تو مطالبی است بر ضد اسلام و لازم است اصلاح شود. من حاضرم در حضور جمعی صاحب نظر، یا هرطور که خودت مایل باشی به تو ثابت کنم. اگر ثابت شد، خودت آنها را –ولو بنام خودت، نه بنام من- اصلاح کن که شأن تو بالا هم خواهد رفت و الّا مجبورم از تو صریحاً و مستدل انتقاد کنم و برایت گران تمام خواهد شد».

سیری در زندگی استاد مطهری-ص ???


شهید آیت الله مطهری در نامه معروف خود به حضرت امام خمینی :

عجبا ! می خواهند با اندیشه هایی که چکیده ی افکار «ماسینیون» مستشار وزارت مستعمرات فرانسه در شمال آفریقا و سرپرست مبلغان مسیحی در مصر و افکار «گورویچ» یهودی ماتریالیست و اندیشه های «ژان پر سارتر» اگزیستانسیالیست ضد خدا و عقاید دورکهایم جامعه شناس ضد مذهب است، اسلام نوین بسازند! پس و علی الاسلام السلام. به خدا قسم ، اگر روزی مصلحت اقتضا کند که اندیشه های این شخص [دکتر شریعتی] حلاجی شود و ریشه هایش بدست آید و با اندیشه های اصیل اسلامی مقایسه شود، صدها مطلب به دست می آید که بر ضد اصول اسلام است و به علاوه بی پایگی آنان روشن می شود.

شهید مطهری در یادداشت هایی که بر کتاب اسلام شناسی دکتر شریعتی نگاشته است چنین می نویسد:

«نویسنده «جزوه» نظر به غرور بی حد و نهایتش –همان طور که خاصیت هر مغروری است- عقده ندانستن علوم اسلامی از فلسفه، کلام، فقه، عرفان و غیره دارد و با دو نمود روانی، عقده خود را اشکار می کند؛ یکی آنکه هی مرتب اسما و عناوین را از قبیل مشبّهه، مجسّمه، وحدت وجود، کثرت وجود، حلولیّه، غنوصیّه، انوار اسفهبدیّه، و غیره تکرار می کند به علامت اینکه ما هم اهل بخیّه ایم و از طرف دیگر به شدت آن را نفی می کند و بی ارزش می خواند، در صورتی که اگر دچار چنین غرور و خودبزرگ بینی نبود، مانند هر جاهل بی خبر دیگر، نه مدعی می شد و نه انکار می کرد. ایشان برای اینکه بچه ها باور کنند که ایشان هم اهل بخیّه اند و همه را می دانند، سرفصل ها و رشته ها و فرقه ها را نام می برند برای آنکه خدای ناخواسته کسی توقع زیادتری نداشته باشد و کتابی را جلوی ایشان نگذارد که بسم الله این نیم صفحه را از فلان کتاب معنی بفرمایید، می فرمایند ولی همه این ها حالات واهی است و یک ذره معنا ندارد، نه این که معنا دارد و من نمی فهمم».

استاد مطهری و روشنفکران، ص42




ارسال توسط الف.افسری
آرشیو مطالب
امکانات جانبی

بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 60491