دو واژه در فرهنگ اقتصاد اسلام مطرح است که باید تبیین گردد تا از هرگونه تحریف مصون بماند. این دو واژه که درمقابل هم قرار دارند، یکی قناعت است و دیگری حرص و ولع. قناعت به عنوان یک ارزش دینی صفت بسیار خوبیاست، و حرص و ولع به عنوان ضد ارزش صفت بسیار بدی است. انسان نباید در امور مادی حریص باشد و نباید ولع داشته باشد. زیرا حریص بودن بسیار بد و قانع بودن بسیار خوباست. آنچه مهم است این که بدانیم قناعت در چه چیزی خوب است و حرص و ولع درباره چه چیزی بد است، آیا این دوواژه به طور مطلق یکی ارزش و دیگری ضد ارزش است؟ به عنوان یک اصل اساسی در این مبحث باید دانست که قناعت فضیلت اخلاقی و چیز بسیار خوبی است، یک ارزشدینی است، منتها در مصرف. اما همین قناعت یک رذیلت اخلاقی و چیز بسیار بدی است و در فرهنگ دین به عنوانضد ارزش مطرح است، منتها در تولید. قناعت در تولید صفت بسیار زشت و ننگ آور و نکبت بار است، چرا که انساننباید در تولید قناعت داشته باشد. حرص و ولع صفت بسیار بدی است و نکوهش شده و سرزنش شده، منتها حرصو ولع در مصرف. در مصرف حریص بودن ضد ارزش است که انسان مصداق این آیه بشود )و تحبون المال حبا جما(.انی صفت بسیار بدی است. اما همین حرص و ولع در فرهنگ اسلامی به عنوان یک ارزش مطرح است، منتها درتولید. در تولید و فعالیت سالم اقتصادی، انسان تا میتواند باید حرص و ولع داشته باشد. اگر انسان در اعتقاد، جهان بینی الهی داشته باشد و در اقتصاد، فعالیتهای سازنده را در ابعاد گوناگون زندگی عبادتبداند، وقتی که کار کردن و تولید عبادت شد، عبادت هر چه بیشتر بهتر. اساسا در فرهنگ دین فعالیتهای سازندهمطلقا عبادت است، و حرص و ولع در ثروت اندوزی و مصرف عمل بدی است که انسان بخواهد همه چیز را برایخودش داشته باشد. از طرفی قناعت در مصرف خیلی خوب است که انسان در مخارج شخصی قانع باشد، اما این قناعت در فعالیت و کار و تلاش میشود ضد ارزش. انسان در کسب و درآمد قانع باشد صحیح نیست. و از طرف دیگر حرص و ولع در مطلق فعالیتها، چه اقتصادی، چه فرهنگی و علمی ارزش است، انسان در هر رشته از امور اجتماعی که فعالیت میکند بایدحریص باشد
(کتاب اخلاق اقتصادی -نویسنده استاد سید علی طباطبایی)
http://www.sayyidalitabatabaei.com/